سرگیجه

امروز وقتی خواستم به خودم عطر بزنم دستم رفت تو چشمم....

گفتم هو ؟؟؟!!!

چرا دستتو میکنی تو چشمش ؟؟

تا اینجا شدیم 3 نفر میدونم بیشترم هست ...

 

 

پ ن : دزدیده شده توسط سورنا

پ ن : هنوز اون دوتا بلاگ دیگه که گفتم به قوت خودشون باقیه اما چون این یکی با شرایظ امروزم میخورد اول اینو نوشتم ...

نظرات 7 + ارسال نظر
دختر اسمونی دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:44 ب.ظ http://taagaarg.blogsky.com

فرق است بین دوست داشتن و داشتن دوست .دوست داشتن امری لحظه است و
داشتن دوشت استمرار لحظه های دوست داشتن است.
سلااااام.
خوبی؟
وبلاگ زیبایی دااااااااارین.
واما در باره ی شووووخیه شهرستانی باید بگم که تهرانی ها از
عالم وادم بد تررررررن. خیلی ادعای زیرکیشون
میشه و لی راه میرن سووووووتی میدن.
هر وقت فررررصت داشتی بیا تا براااااات از ابرررررسوتی هاشون
بگم تا با هم بخندیم.
ادم هایی هستن که از ترس این که کسی
سوتیشونو نگیره من و نیم من زیااااد میکنن.
ولی خبر ندارن که شهرستانی ها خیلی زیررررررک تر از خوووووودشوننولی
بازم رگ غیرت و با حالی و با مرامیه بچه های شهرستان اجازه نمی ده که به روشون بزنن..

!شمهقثظش سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:06 ق.ظ

chaharomi ham,oonie ke dari inaro vasash tariif mikoni..
albate too tanhaeee
hahahaaaaa.

یک دوست قدیمی سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:02 ب.ظ

نمی شنیدم. نمی خواستم بشنوم و خنده ام گرفته بود. توی مغزم پر از حرف بود. از آن همه حرف ریز و درشت‏ و مثبت و منفی خنده ام گرفته بود. حرف ها با هم دعوایشان می شد. سر هم داد می زدند کتک کاری می کردند و این وسط من لبخند می زدم و نمی شنیدم. دو نفر مدام حرف می زدند. دو نفر مدام من را متهم می کردند. خندیدم. دنیای من کجاست؟

تا اینجا شدیم 3 نفر میدونم بیشترم هست ...چقدر این جمله رو دوست دارم

رکسانا سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:41 ب.ظ http://mosaferesolh.blogfa.com

فعال شدی!آفرین!کاش هروزِِِِ آدم ,از این خود درگیریا باشه!فکر کردم فقط من خود درگیری در مغزم به وجود میاد الان دیدم نه مثل اینکه فیلسوف زیاده!

سورنا جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:39 ق.ظ

دختر آسمونی :

این فقط یه اصطلاحه .. نمی خواستم به شهرستانی های عزیز توهین کنم ...
ممنون از ابراز محبت در مورد بلاگ

علی رضا :

گفتم که بیشتر هم هست اما کسی باور نکرد..
میگم نطرت چیه که میخوای درست تایپ کنی ؟؟


ایمان :

مرسی از ابراز لطف ..
حالا اینی که گفتی نوشته کی بود ؟؟
مال من که دزدی بود


رکسانا :

به تازه کجاشو دیدی ؟؟؟؟

ایمان شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:56 ق.ظ

اگه منظورت از ایمان منم‌، این کامنت رو من نذاشتم. اصلا من ادبی بلد نیستم بنویسم که! اون احتمالاً یه دوست قدیمیه دیگست!

شمهقثظش دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:33 ب.ظ

lotfe type kardan be hamine..
khoobe ke begardio peyda koni ki neveshte...
vali vaghean kheyli ziadan...
ziad peyesho begiri divoone mishii
take it easy

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد