سیب زمینی


من یک انسانم . . .


احتمالا مثل تویی که داری این بلاگ و میخونی  . . ( البته این قسمت و خیلی خوشبینانه گفتم )


یک انسان یا بهتر بگم یک یوکاریا * ، سلسله جانوران ، شاخه طناب داران ، زیر شاخه مهره داران ، رده پستانداران ، راسته نخستیان ، تیره انسان وار ها ، جنس انسان ، گونه اندیشورز  . . .


تا الان تو زندگی هیچ غلطی نکردم با این حال دارم برای زنده بودن تلاش میکنم تا شاید چند وقت دیگه بتونم تولید مثل بکنم و ژن های خودم و به یه انسان دیگه منتقل کنم  . . .


بعدشم بعد از چند وقت حدر دادن اکسیژن  میمیرم و تبدیل میشم به خاک و کود برای درخت های بهشت زهرا . . .


راستی ما با یه گیاه چه فرقی داریم ؟؟؟


چند وقته فکر میکنم سیب زمینیم . . .


پی اس : eucarya


 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
SepSep دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ب.ظ http://sepsep3.wordpress.com

سیب زمینی کلی خاصیت داره خودش.
حالا اون که می خواد ژن رو حمل کنه چه موجود خوشبختیه؟

رکسانا چهارشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ب.ظ

تا الان تو زندگی هیچ غلطی نکردم! من با این جملت به شدت مخالفم !
ولی با اینکه گفتی ما با یه گیاه چه فرقی داریم,موضوعیه که منم مدت هاس دارم روش فکر میکنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد